❤ رمـــــان پــاییز زندگی مــــن ❤ قسمـت 5 در ادامه مطلب پتویی بود… رنگش مشخص نبود… خم شدم و دوباره آن را بر روی خودم انداختم… صدای قدم هایی را شنیدم… پتو را چنگ زدم… - کی اونجاست؟ - سونیا ام… قدم ها نزدیک تر شدند صدا برایم ناآشنا […]
↧