❤ رمـــــان دلیــــــار ❤ قسمـت 11 در ادامه مطلب وقتی از پله ها پایین امدیم با دیدن پروین خانم که پشت به ما رو به تلویزیون نشسته بود دستم را کشیدم و او دستم را آهسته ول کرد ! یادم نبود.. به عمو یا پروین خانم نگفته بودم که […]
↧