❤ رمـــان همین که حال من خوش نیست ❤ قسمت 12 در ادامه مطلب قاشق اول را می خورم طعم خوبی دارد،معده ی خالی ام استقبال می کند.نگاهش را از من نمی گیرد -نه دیروز ونه امروز بیمارستان نیومده بود! قاشقم میان هوا خشک می شود. تند می گوید -بخور!؟فکر […]
↧