❤ رمـــان آرام من و تو ❤ قسمت 5 در ادامه مطلب بود .از بین جمعیت رد میشدمو راشینو صدا میزدم هرچی میگشتم کمتر به نتیجه میرسیدم به طرفه درخروجی رفتم ضربان قلبم هرلحظه بیشترو بیشتر میشد ازخونه بیرون رفتم خیلیارو دستگیر کرده بودن چند نفر هم زخمی شده […]
↧