❤ رمـــان نفــــــوذ ❤ قسمـت 11 در ادامه مطلب بلند زدم زیر خنده و کیان هم درحالی که کنارم راه میرفت ریز ریز میخندید ! این بشر دیوونه ای بود برا خودش ! منو باش روز اول فکر میکردم از اون پسراست که فقط بلده مثل ماست بقیه رو […]
↧