❤ رمـــان سهـــــا ❤ قسمـت 7 در ادامه مطلب نفس عمیقی کشیدم و روی صندلی جلو نشستم… کیفم رو جمع کردم تو دستم … نمیدونستم چرا قبلم تند میزد … استرس داشتم … یه حس مبهمی بهم میگفت امشب نازنین یه خرابکاریی میکنه … خواستم به خودم آرامش بدم… […]
↧