❤ رمـــــان آواز چکــــــاوک ❤ قسمـت 11 در ادامه مطلب آبتین برای بار چندم به ساعتش نگاه کرد ….ساعت سه صبح بود و هنوز توی خونه حشمت خان بودن…. و پدرش با نهایت انرژی هنوزم حرف می زد و از شراکتشون در آینده داد سخن می گفت…. سر چکاوک […]
↧