❤ رمـــــان آواز چکــــــاوک ❤ قسمـت 20 در ادامه مطلب سامان با صدا خندیدو گفت: اوه اوه…بابا خشم اژدها…!!!ولی خدایی یکم دلم براش می سوزه ها… ترلان دندون قروچه ای کردو گفت: تو یکی خفه… سامان چشماش رو خمار کردو در حالی که به ترلان نزدیک می شد گفت: […]
↧