❤ رمـــــان ظـرفیـت تکمیـل ❤ قسمـت 10 در ادامه مطلب احساس کردم دستهام گرم شدند،،کیان روبروم بود و هنوز خیره تو رفتار و حرکاتم بود ،، از شدت درد میخندیدم،،، حرف دلم رو زدم،،اما باز نتونستم بهش بگم که کیان این دیوونه ای که الان میبینی اصلا دوست نداره تنها […]
↧