Quantcast
Channel: بوستان رمان »دانلود رمان
Browsing all 577 articles
Browse latest View live

رمان شاید تلخ شاید شیرین – 14

  ❤   رمـــــان شــاید تلخ شـــاید شیرین  ❤   قسمـت 14 در ادامه مطلب       شمارش معکوس برای تنهایی مطلق شروع میشه….سه , دو , یک….و در آخر تیر خلاص صدای اون مردک خرفت عبا پوش تو قلبم فرو میره…. -دخترم...

View Article


رمان شاید تلخ شاید شیرین – قسمت آخر

   رمــــــان شــاید تلـخ شــاید شـیرین   به قلم زیبای : Niloofar 1999   قسمت آخر در ادامه مطلب   منبع: سایت نود و هشتیا       جو متشنج اونجارو چطور آروم میکنن نمیدونم….اینکه حتی زبونم بند اومده…اینکه...

View Article


رمان شیطنت های دخترانه – 19

  ❤   رمـــــان شیطنت های دخترانه  ❤   قسمـت 19 در ادامه مطلب       بلند شدم و رفتم تو دست شویی خودم رو تو اینه نگاه کردم و وقتی چندشم شد شروع کردم که مشت مشت اب سرد بزنم به صورتم بعدش مسواکمم زدم...

View Article

رمان شیطنت های دخترانه – قسمت آخر

   رمــــــان شیطنت های دخترانه   به قلم زیبای : سین.الف   قسمت آخر در ادامه مطلب   منبع: سایت نود و هشتیا       اونا سوار شدن اما نازنین با ارسام تنها مونده بود خیلی ناراحت شدم اما با این فکر که الان...

View Article

رمان ظرفیت تکمیل – 1

   رمــــــان ظرفیت تکمیل   به قلم زیبای : سحرناز بهرامی   قسمت 1 در ادامه مطلب   منبع: سایت نود و هشتیا           خلاصه نیاز دختری شاد و پر هدف بعضی جاها مغرور ه و بعضی جاها خجالتی و گستاخ . سختی و...

View Article


رمان ظرفیت تکمیل – 2

  ❤   رمـــــان ظـرفیـت تکمیـل  ❤   قسمـت 2 در ادامه مطلب     برای در زدن تردید داشتم اما بازکاره خودم رو کردم دو بار روی در زدم و منتظره جواب شدم -بیاتو درو باز کردم و داخل رفتم … این دومین بار بود که...

View Article

رمان ظرفیت تکمیل – 3

  ❤   رمـــــان ظـرفیـت تکمیـل  ❤   قسمـت 3 در ادامه مطلب     غذامو که تموم کردم رفتم تو رسیپشن و مشغول به کار شدم .. طبق عادت پرسیدم -چه خبر ؟ -هیچی ،نبودی دادفر اومد … سلام کرد و رفت بالا … کلافه از...

View Article

رمان ظرفیت تکمیل – 4

  ❤   رمـــــان ظـرفیـت تکمیـل  ❤   قسمـت 4 در ادامه مطلب     یخ کردم …داغ شدم …حسی که بهم دست داده بود قابل توصیف نیست … همونطور جذاب و گیرا بهم نگاه میکنه … اولین بار هست که با تیپ غیر رسمی میبینمش …...

View Article


رمان ظرفیت تکمیل – 5

  ❤   رمـــــان ظـرفیـت تکمیـل  ❤   قسمـت 5 در ادامه مطلب     قدمهام خشک شدن …حتی جرات پیاده شدن هم نداشتم ..انگار تازه داشتم باور میکردم که تنها شدم …دایی نذاشته بود حس کنم یتیمم ..ولی الان این حس رو...

View Article


رمان ظرفیت تکمیل – 6

  ❤   رمـــــان ظـرفیـت تکمیـل  ❤   قسمـت 6 در ادامه مطلب     ن-ممنون… سنگینی نگاه کیان کاملا حس میشد اما تو اون زمان نیرویی بهم وارد شده بود که اصلا تمایلی به چرخوندن نگاهم و زوم کردن روی کیان رو...

View Article

رمان ظرفیت تکمیل – 7

  ❤   رمـــــان ظـرفیـت تکمیـل  ❤   قسمـت 7 در ادامه مطلب     سرم رو به پشتی صندلی تکیه دادم و چشمهام رو برای آرامش بیشتر بستم …ناراحت و غمگین بودم حس غریبگی با کیان هم اضافه بر حسهای بد دیگه ام شده...

View Article

رمان ظرفیت تکمیل – 8

  ❤   رمـــــان ظـرفیـت تکمیـل  ❤   قسمـت 8 در ادامه مطلب       کیان مشغول خوردن سالاد بود که از جاش بلند شد و رفت آشپز خونه و بلند رو به شیما گفت … -شیما جان نمک باز سر میزت نبود … صد در صد اطمینان...

View Article

رمان ظرفیت تکمیل – 9

  ❤   رمـــــان ظـرفیـت تکمیـل  ❤   قسمـت 9 در ادامه مطلب       شنیدنیهاش که زیاده اما بزار ازاولش بگم ،،،از روزی که کیان به عنوان رییس اومد تو هتل و من هم از خدا بی خبر سر از ناسازگاری در اوردم،، خیلی...

View Article


رمان ظرفیت تکمیل – 10

  ❤   رمـــــان ظـرفیـت تکمیـل  ❤   قسمـت 10 در ادامه مطلب     احساس کردم دستهام گرم شدند،،کیان روبروم بود و هنوز خیره تو رفتار و حرکاتم بود ،، از شدت درد میخندیدم،،، حرف دلم رو زدم،،اما باز نتونستم...

View Article

رمان ظرفیت تکمیل – قسمت آخر

   رمــــــان ظرفیت تکمیل   به قلم زیبای : سحرناز بهرامی   قسمت آخر در ادامه مطلب   منبع: سایت نود و هشتیا       حالا تو برو وسیله هات رو جمع کن بعد با هم حرف میزنیم ،،،هر چی داری بیار چون در هر صورت...

View Article


رمان پاییز بلند – 1

   رمــــــان پــاییز بلند   به قلم زیبای : I love taylor   قسمت 1 در ادامه مطلب   منبع: سایت نود و هشتیا   خلاصه کتاب: رمان در مورد دو خان است که دو ده رو جداگانه اداره میکنند ، و داستان بیشتر دور...

View Article

رمان پاییز بلند – 2

  ❤   رمـــــان پـــاییز بلـند  ❤   قسمـت 2 در ادامه مطلب     فرخ از زور عصبانیت دستی توی موهاش فرو کرد… ستاره از این فرصت استفاده کرد و خودش رو از چنگ فرخ نجات داد و از تاب پرید پایین و یه نگاه پراز...

View Article


رمان پاییز بلند – 3

  ❤   رمـــــان پـــاییز بلـند  ❤   قسمـت 3 در ادامه مطلب       خبر اومدن ستاره به خونه ی خان و آوردنش به عهده ی فرخ افتاد که شادی زاید الوصفی به فرخ داده بود که تو پوست خودش نمی گنجید ، این روح همیشه...

View Article

رمان پاییز بلند – 4

  ❤   رمـــــان پـــاییز بلـند  ❤   قسمـت 4 در ادامه مطلب     خان همین طور که کیک میخورد گفت : به به عجب کیکی… باید دستای این دختر و طلا گرفت… خورشید : آفا ببینید این بچه هیچ وقت با اشتها صبحونه...

View Article

رمان پاییز بلند – 5

  ❤   رمـــــان پـــاییز بلـند  ❤   قسمـت 5 در ادامه مطلب       با تنفر چشم بهش دوخت و با پشت دست خون بینی شو پاک کرد و با نفرت و محکم گفت : اگه یه روز از عمرم باقی مونده باشه اون روز روز مرگ توست، با...

View Article
Browsing all 577 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>