❤ رمـــــان مهمــــــان زندگی ❤ قسمـت 3 در ادامه مطلب همیشه همینقدر بی ملاحظه و بیخیالی؟ لحن پرابهت کلامش رعشه براندام سایه انداخت. آرمین در حالی که از خشم صورتش سرخ شده بود به او مینگریست .شرمزده نگاهش را به زیر انداخت وآهسته زمزمه کرد - شرمنده خواب مونده بودم […]
↧