❤ رمـــــان مهمــــــان زندگی ❤ قسمـت 14 در ادامه مطلب آرمین دوباره به در اتاقش ضربه زد وعصبی گفت : -توهنوز اون تویی! سریع جواب داد -تا 5 دقیقه دیگه حاضرم با گفتن" سریع باش" از آنجا دور شد چکمه های ساق بلندش را پوشید خوشحال بود که بوسیله […]
↧