❤ رمـــــان دلیــــــار ❤ قسمـت 19 در ادامه مطلب مادرجون نگاهش را به عمو کیومرث داد و گفت : چی شده آقا کیومرث..؟؟ چه حرفایی.. ؟؟ عمو نگاهی به من انداخت و لب هاش و رو هم فشرد.. عصبانی نبود… اما آرام هم نبود !! نگاه از او گرفتم […]
↧