رمـــان عشقم رو نادیده نگیر به قلم زیبای : مینــــــا قسمت آخر در ادامه مطلــب منبع: سایت نود و هشتیا سه هفته ای از اومدنم به خونه ی بابا گذشته بود و حالا بقیه فهمیده بودن با ارسلان بحثم شده…مامان که همش با نصیحت بهم غر می زد […]
↧