❤ رمـــــان ضجـه های ویرانی مـــن ❤ قسمـت 12 در ادامه مطلب من و مهرداد و کیانا با هم از ازمایشگا زدیم بیرون و من همه حواسم به دکمه های مانتوم بود که جا به جا بسته بودم ، و شالی که حتی نمیدونستم درست روی سرم هست […]
↧