❤ رمـــــان المـــــــاس ❤ قسمـت 12 در ادامه مطلب همینجور مثل ویدیو کلیپها واسه کیمیا قر میدادم و ادا در میاوردم .کیمیا فقط می خندید. دیگه سرخ شده بود و شکمش درد گرفته بود .همون موقع احساس کردم سیمین اومد پشت در و خیره شد بهم .همینجور با قر برگشتم […]
↧