❤ رمـــــان المـــــــاس ❤ قسمـت 20 در ادامه مطلب شاید توقع داشت که مثل همیشه عصبی بشم و باهاش دعوا کنم .اما خیلی خونسرد جوری که لجش رو در بیارم لبخند زدم. من :فکر کنم یادت رفته که صحاب همه چیز من و برادرهامیم و شما هیچ حقی ندارید […]
↧