رمان مرد یخی – 24
❤ رمـــــــان مــــــــرد یـخــی ❤ قسمـت 24 در ادامه مطلب با همه وجود دلش می خواست جواب این زن خودخواه رو بده … تو چشم های سرد و خالی زن خیره شد و یاد همه ی بدی هاش در حق ارمیا افتاد. دهن...
View Articleرمان مرد یخی – قسمت آخر
رمـــان مــــرد یخی به قلم زیبای : *فاطمه خانوم* قسمت 1 در ادامه مطلب منبع: سایت نود و هشتیا ارمیا سلام نمازش رو داد و سرش رو سمت افسون چرخوند…لبخند مهربونی لب هاش رو زینت بخشیده بودند....
View Articleرمان همه سهم دنیا رو ازم بگیر – 1
رمـــان همه سهم دنیا رو ازم بگیر به قلم زیبای : رویا رستمی قسمت 1 در ادامه مطلب منبع: سایت نود و هشتیا خلاصه: خلاصه رمان:کیان زانو زده تا طبق شرط بندی که با دوستاش کرده و باخته حالا اولین...
View Articleرمان همه سهم دنیا رو ازم بگیر – 2
❤ رمـــــان همه سهم دنیا رو ازم بگیر ❤ قسمـت 2 در ادامه مطلب همانطور ادامه می داد اما مرد جوان قبل از اینکه صدای فرشته را بشنود سوار اتومبیلش شد و رفته بود.فرشته با حرص گفت: -خدا لعنتش...
View Articleرمان همه سهم دنیا رو ازم بگیر – 3
❤ رمـــــان همه سهم دنیا رو ازم بگیر ❤ قسمـت 3 در ادامه مطلب -اون حساسه دختر خوب.حالام اینقد اذیتش نکن وقت برگشت بهش زنگ بزن بیاد دنبالمون.منو برسونین خونه، خودتون برین یه دور بزنین یکم خلوت...
View Articleرمان همه سهم دنیا رو ازم بگیر – 4
❤ رمـــــان همه سهم دنیا رو ازم بگیر ❤ قسمـت 4 در ادامه مطلب فرشته فورا گفت:حق با شماست استاد.کلاس پر از میکروب سرماخوردگی شده کمتر حرف زدم تا یه وقت بیشتر میکروب تو بدنم نیاد.منم سرما...
View Articleرمان همه سهم دنیا رو ازم بگیر – 5
❤ رمـــــان همه سهم دنیا رو ازم بگیر ❤ قسمـت 5 در ادامه مطلب کیان از فرصت استفاده کرد و فورا کنار آلما ایستاد کنار گوش او گفت:یه کاری کن فرشته با من برگرده خونه! آلما متعجب به کیان نگاه کرد...
View Articleرمان همه سهم دنیا رو ازم بگیر – 6
❤ رمـــــان همه سهم دنیا رو ازم بگیر ❤ قسمـت 6 در ادامه مطلب فاطمه با حرص گفت:دختر همه دیدن این استاد رازی، مرتب آخر کلاسا صدات می زده حالا اگه بری حذف اضطراری همه می فهمن یه چیزی بینتون...
View Articleرمان همه سهم دنیا رو ازم بگیر – 7
❤ رمـــــان همه سهم دنیا رو ازم بگیر ❤ قسمـت 7 در ادامه مطلب فرشته شانه ایی بالا انداخت و گفت:بیا بریم تا غروب نشده.خودم به مرتضی زنگ می زنم امشب بیاین خونه ما. -باشه، بیا بریم خرازی دوست...
View Articleرمان همه سهم دنیا رو ازم بگیر – 8
❤ رمـــــان همه سهم دنیا رو ازم بگیر ❤ قسمـت 8 در ادامه مطلب کیان دلواپس شانه های فرشته را گرفت و او را بلند کرد و گفت:خوبی؟ فرشته نفس تند شده اش را بیرون داد گر گرفته از این آغوش خواستنی...
View Articleرمان همه سهم دنیا رو ازم بگیر – 9
❤ رمـــــان همه سهم دنیا رو ازم بگیر ❤ قسمـت 9 در ادامه مطلب فرشته با اخم گفت:رو من بحث نکنین، یالا راه برین هی قدم قدم می کنین! بهروز و کیان هردو به ادای او خندیدند که فرشته با حرص با دو...
View Articleرمان همه سهم دنیا رو ازم بگیر – 10
❤ رمـــــان همه سهم دنیا رو ازم بگیر ❤ قسمـت 10 در ادامه مطلب با حیرت به دستی که دستش را به گرمی می فشرد نگاه کرد.قلبش ضربان گرفت و چند مدت بود این گرمی را این همه خاص حس نکرده بود؟ رگ های...
View Articleرمان همه سهم دنیا رو ازم بگیر – 11
❤ رمـــــان همه سهم دنیا رو ازم بگیر ❤ قسمـت 11 در ادامه مطلب -ای بدم میاد سوالو با سوال جواب میدی،… فرشته موزیانه خندید که فاطمه با حرص گفت:کوفت می خنده، داریم با بچه ها میریم بیرون، گفتم...
View Articleرمان همه سهم دنیا رو ازم بگیر – 12
❤ رمـــــان همه سهم دنیا رو ازم بگیر ❤ قسمـت 12 در ادامه مطلب فرشته با حرص گفت:پس چرا گفتی بیام خونه؟ مرتضی چشمکی زد و گفت:محض ضدحال. فرشته زبانی برایش درآورد که مرتضی با صدا خندید و...
View Articleرمان همه سهم دنیا رو ازم بگیر – 13
❤ رمـــــان همه سهم دنیا رو ازم بگیر ❤ قسمـت 13 در ادامه مطلب فصل هشتم به حتم می درخشید.لباس سفیدی که سر آستین هایش و انتهای دامنش و کمی اطراف یقه ی گردش با سرخی کمرنگی زینت بخشیده شده...
View Articleرمان همه سهم دنیا رو ازم بگیر – 14
❤ رمـــــان همه سهم دنیا رو ازم بگیر ❤ قسمـت 14 در ادامه مطلب فصل دهم صدای جیغش کل ساختمان را به لرزه انداخت.نکیسا که تنگ او را در آغوش کشیده بود از این جیغ و حرکات پر درد آلما وحشت زده از...
View Articleرمان همه سهم دنیا رو ازم بگیر – قسمت آخر
رمـــان همه سهم دنیا رو ازم بگیر به قلم زیبای : رویا رستمی قسمت آخر در ادامه مطلب منبع: سایت نود و هشتیا اشک چنبره زد در نگاهی که عشق را فریاد می کشید.پیشانیش را به پیشانی کیان چسپاند...
View Articleرمان ضجه های ویرانی من – 3
❤ رمـــــان ضجـه های ویرانی مـــن ❤ قسمـت 3 در ادامه مطلب نمازم که تموم شد سره سجاده نشستم و فکر کردم ، به حرفهایی که قرار بود بزنم ، داشتم ازدواج میکردم ، به امید خانواده به اصرار خانواده...
View Articleرمان ضجه های ویرانی من – 4
❤ رمـــــان ضجـه های ویرانی مـــن ❤ قسمـت 4 در ادامه مطلب به سالن که رسیدم به نفس عمیق کشیدم فیلم بردار عصبی بود قالش گذاشت بودیم و اون تو خیابونها با یه ماشین و یه دوربین اواره شده بود...
View Articleرمان ضجه های ویرانی من – 5
❤ رمـــــان ضجـه های ویرانی مـــن ❤ قسمـت 5 در ادامه مطلب میدونی الان چی میخوام ؟ یه زندگی که اروم باشه … سرو تهش ترس و ترس و ترس نباشه … یه زندگی که توش فقر نباشه … سقفی که چکه میکنه نباشه...
View Article